الینا جون

الینای عزیزم در کنار ساحل ...

خوشکلم همیشه قبل از غذا این شعر رو میخونه دستامونو میبریم بالا  با همدیگه میخونیم دعا دعا برای پدرم   دعا برای مادرم بعد هم میگه دیگه حرف نباشه عاشقتم   ...

دختر خوشکلم عاشق کارهای پزشکی و پرستاریه و همیشه دوست داره عروسکاشو عمل کنه و همیشه سعی میکنه به ما قرص بده به زور بخوریم با دکتری که همیشه اونو میبرم پیشش خیلی دوسته و قول داده که واسش نقاشی بکشه ولی هنوز موفق نشده . اینجا هم الینا در حال طبابت نارنجی(عروسک مورد علاقش)میباشد و در کل واسه همه آمپول تجویز میکنه. ...

دختر خوشکلم چون شما خیلی دختر خوبی هستی و حرف تیچر رو گوش میدی تیچر مینا هم روز پنج شنبه یه جایزه خوشکل به شما داد و شما کلی خوشحال شدی و همه بچه ها به ماماناشون میگفتن که الینا امروز جایزه گرفته...... ...

خوشکل مامان همیشه عادت داری قبل از خواب اول من واست کتاب بخونم بعد شما واسه من بخونی و ماشااله همه کتابهای قصه و شعر رو از حفظ میخونه جدیداً کتاب کدو قلقله زن و خاله سوسکه رو خیلی دوست داری...... ...

این چند روز که بارندگی بود الینا جون هوس چترخریدن کرده بود و یه روز با بابایی رفتن و یه چتر خریدن البته از نوع آفتابی....... ...

به الینا قول دادم اگه تا آخر هفته بتونه دختر خوبی باشه واسش بال فرشته بخرم و تو این مدت واقعا خیلی شیرین زبونی میکرد و بابت هر کاری معذرت خواهی میکرد ولی بعد از خرید بال فرشته همه چی تموم شد. ...

...

آنهنگام که چشمانت را گشودی و با نگاه و صدایت انگار دنیا را به من هدیه دادی. ...

...